کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکمیلسازی ژنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تکمیل دادن
لغتنامه دهخدا
تکمیل دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن . کمال دادن . به حد تمامی و نیکویی رسانیدن : سایه ای کز مدد مد سوادش داده ست دست کحال قضا دیده ٔدین را تکمیل . انوری .رجوع به تکمیل شود.
-
تکمیل کردن
لغتنامه دهخدا
تکمیل کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کامل کردن . تمام کردن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تکمیل شود.