کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکرفس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکرفس
لغتنامه دهخدا
تکرفس . [ ت َ ک َ ف ُ ] (ع مص ) مجتمع گردیدن و منضم شدن مردم : تکرفس الرجل . || درآمدن بعض چیز در بعض . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). منضم شدن و درآمدن بعض چیز در بعض . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متکرفس
لغتنامه دهخدا
متکرفس . [ م ُ ت َ ک َ ف ِ ] (ع ص ) مجتمع و منضم شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بهم کشیده . (ناظم الاطباء). رجوع به تکرفس شود.
-
درآمدن
لغتنامه دهخدا
درآمدن . [ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) داخل شدن . درون شدن . درون رفتن . ورود کردن . وارد شدن . وارد گشتن . به درون شدن . فروشدن . بدرون آمدن . اندرآمدن . دخول کردن . داخل گردیدن . اِتِّلاج . اِدِّخال . (منتهی الارب ). انخراط. (دهار). اندخال . اندکام . ان...