کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکتیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکتیب
لغتنامه دهخدا
تکتیب . [ ت َ ] (ع مص ) لشکر گروه گروه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || آماده کردن کتیبه را و فراهم آوردن و کتیبه کتیبه کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوشتن . || نوشتن آموختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطب...
-
جستوجو در متن
-
مکتتب
لغتنامه دهخدا
مکتتب . [ م ُ ت َ ت َ ] (ع ص ) نوشته شده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تکتیب شود. || بازنگریسته و ملاحظه شده . || شمرده شده . (ناظم الاطباء).
-
نوشتن
لغتنامه دهخدا
نوشتن . [ ن ِ وِ ت َ ] (مص ) کتابت کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).تحریر کردن . رقم کردن . (ناظم الاطباء). اندیشه و مطلبی را به وسیله ٔ مداد یا قلم به روی کاغذ آوردن . (فرهنگ فارسی معین ). نبق . تنبیق . تکتیب . اکتتاب . ن...
-
لشکر
لغتنامه دهخدا
لشکر.[ ل َ ک َ ] (اِ) سپاه . سپه . جیش . جند. عسکر. (منتهی الارب ). قال ابن قتیبة والعسکر، فارسی معرب . قال ابن درید و انما هو لشکر بالفارسیة و هو مجتمع الجیش . (المعرب جوالیقی ص 230). خیل . حشم . بهمة. (منتهی الارب ). حثحوث . قشون . سریة. (دهار). رج...