کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تکاتم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تکاتم
لغتنامه دهخدا
تکاتم . [ ت َ ت ُ ] (ع مص ) پنهان کردن حدیثی را بین خود. (از اقرب الموارد): تکاتموا الامر؛ پنهان کردند آن کار را بعضی از بعضی . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متکاتم
لغتنامه دهخدا
متکاتم . [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص ) پنهان کننده ٔ راز از همدیگر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). رجوع به تکاتم شود.
-
تدافن
لغتنامه دهخدا
تدافن . [ ت َ ف ُ ] (ع مص ) یکدیگر را دفن کردن . (زوزنی ). پنهان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تکاتم قوم . (اقرب الموارد) (المنجد): لو تکاشفتم لماتدافنتم ؛ ای لو تکشف بعضکم لبعض . (منتهی الارب ).