کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تژن
لغتنامه دهخدا
تژن .[ ] (اِخ ) در تاریخ غازان اگر تصحیفی روی نداده باشد نام ناحیه و نام رودی بوده در خراسان ، در حوالی خبوشان و رادکان : ... تابستان و پاییز غازان در حدود خبوشان و رادکان به شکار مشغول بوده و امرا بکار لشکر... و ترتیب تغار لشکر و قیشلامیتی در تژن با...
-
واژههای مشابه
-
کال تژن
لغتنامه دهخدا
کال تژن . [ ت ِ ژَ ] (اِخ ) رودی است به حدود باورد ترکستان : غازان در حدود خبوشان ورادکان بشکار و تماشا مشعول بود. و امرا به کار لشکر و اصحاب دیوان به ضبط اموال و ترتیب تغار لشکر و قیشلامیشی در تژن باورد فرمود. و بر آبی که آن را کال تژن میگویند، بندی...
-
واژههای همآوا
-
طژن
لغتنامه دهخدا
طژن . [ طَ ژَ ] (اِخ ) تحریف یا تقریبی از تجن است . رجوع به تجن و حبیب السیر چ تهران ص 49، 249 و چ خیام ج 3 ص 141 و ج 4 ص 118 شود.