کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تُنذِرَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
تنزر
لغتنامه دهخدا
تنزر. [ ت َ ن َزْ زُ ] (ع مص ) کم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تقلل . و در الاساس آمده : تنزر من الشی ٔ؛ تقلل منه . (از اقرب الموارد). || خود را به بنی نزار نسبت کردن . منسوب یا مانند کردن یا داخل ساختن در آنها. (منتهی الارب ) (از ...
-
تنظر
لغتنامه دهخدا
تنظر. [ ت َ ن َظْ ظُ ] (ع مص ) چشم داشتن به درنگ . (تاج المصادر بیهقی ) (از زوزنی ) (ازدهار). چشم داشتن به چیزی . || نگریستن درچیزی . || درنگ کردن و مهلت دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ذکران مرتوما
لغتنامه دهخدا
ذکران مرتوما. [ ] حسین خلف در برهان فقرات ذیل را که تقریباً نامفهوم است آورده است و لغت نویسان هند و جز آنان نیز که بعداز او بوده اند به متابعت او همان عبارات را نقل میکنند و آن این است : ذکران مرتوما، به کسر نون ، روز سوم تموز ماه باشدو ذکران بمعنی ...