کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَغَيُّظاً پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تغیظ
لغتنامه دهخدا
تغیظ. [ ت َ غ َی ْ ی ُ ] (ع مص ) خشم گرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (از ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). بخشم شدن . (صراح اللغة) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت گرم گردیدن نیمروز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء...
-
شاس
لغتنامه دهخدا
شاس . (ص ) بدخوی . (شعوری ) (ناظم الاطباء). بداخلاق . (شعوری ) : چو بنیاد جهان که بی اساس است نبیند روی راحت هرکه شاس است . (ازشعوری ).این لغت در ناظم الاطباء پارسی شمرده شده لیکن یاقوت در معجم البلدان ذیل (شاس ) بمعنی راهی میان مدینه و خیبر، در معنا...