کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تَبَارَکَ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رَ ] (اِ مصغر) مصغر تبار است بمعنی اهل و دودمان و آوردن کلمات مصغر به معانی مختلف تصغیر و گاه برای ملاحت کلام و ظرافت تعبیر در آثار مولانا و معارف بهأولدشواهد زیاد دارد... (فیه مافیه چ بدیعالزمان فروزانفر ص 260) : ... و نه آنها که به ا...
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رَ ] (اِخ ) نام سوره ای قرآنی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نام سوره ٔ ملک است که با کلمه ٔ تَبارَک َ (تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شی ٔ) آغاز میشود : آن خر پدرت بکشت خاشاک زدی مامات دف دورویه چالاک زدی این بر سر گورها تبارک خواندی ...
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) فال نیک گرفتن بچیزی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بلند شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (فرهنگ نظام ). || بابرکت شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || خجسته و مبارک شدن . (فرهنگ ...
-
تبارک ا
لغتنامه دهخدا
تبارک ا. [ ت َ رَکَل ْ لاه ] (ع جمله ٔ فعلیه ، صوت مرکب ) پاک و منزه است خدا. (از اقرب الموارد)(از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گفته اند که این صفت خاص است بخدا. (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). بزرگ است و پاک است اﷲ و ...
-
تبارک اسمه
لغتنامه دهخدا
تبارک اسمه . [ ت َ رَ کَس ْ م ُه ْ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) در مورد باری تعالی بکار رود، یعنی پاک و منزه است نام او (خدا)، بزرگ و پاک است نام او : از بهر خدای تبارک اسمه . (تاریخ قم ص 7).
-
تبارک و تعالی
لغتنامه دهخدا
تبارک و تعالی . [ت َ رَ ک َ وَ ت َ لا ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ دعائیه ) بزرگ است و برتر است ، در مورد باری تعالی بکار رود : در حالتی که دهند بشارت او را به آمرزش واصل گردانند به او تحفه های کرامت را که فرموده است تبارک و تعالی . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 311)...
-
تخت و تبارک
لغتنامه دهخدا
تخت و تبارک . [ ت َ ت ُ ت َ رَ] (ق مرکب ، از اتباع ) با تمام استراحت خیال . آسوده و بری از تشویش : درویش سبحان دو دست را ازپشت روی هم زیر سر گذاشت و تخت و تبارک خوابید. (سرو ته یک کرباس جمال زاده ج 1 ص 179). فلان تخت و تبارک نشسته بود. شب به خانه رفت...
-
علی آباد تبارک
لغتنامه دهخدا
علی آباد تبارک . [ ع َ دِ ت َ رَ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کزاز بالا از بخش سربند شهرستان اراک واقع در 17 هزارگزی شمال آستانه و 4 هزارگزی راه عمومی . ناحیه ایست دامنه و سردسیر، و دارای 111 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ هفته تأمین میشود.محصول آن غلات...
-
واژههای همآوا
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رَ ] (اِ مصغر) مصغر تبار است بمعنی اهل و دودمان و آوردن کلمات مصغر به معانی مختلف تصغیر و گاه برای ملاحت کلام و ظرافت تعبیر در آثار مولانا و معارف بهأولدشواهد زیاد دارد... (فیه مافیه چ بدیعالزمان فروزانفر ص 260) : ... و نه آنها که به ا...
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رَ ] (اِخ ) نام سوره ای قرآنی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نام سوره ٔ ملک است که با کلمه ٔ تَبارَک َ (تبارک الذی بیده الملک و هو علی کل شی ٔ) آغاز میشود : آن خر پدرت بکشت خاشاک زدی مامات دف دورویه چالاک زدی این بر سر گورها تبارک خواندی ...
-
تبارک
لغتنامه دهخدا
تبارک . [ ت َ رُ ] (ع مص ) فال نیک گرفتن بچیزی . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بلند شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ) (فرهنگ نظام ). || بابرکت شدن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || خجسته و مبارک شدن . (فرهنگ ...
-
جستوجو در متن
-
مبید
لغتنامه دهخدا
مبید. [ م ُ ] (اِخ ) خداوند تبارک و تعالی . (ناظم الاطباء). یکی از نامهای خدا. (از اشتنیگاس ).
-
داحی
لغتنامه دهخدا
داحی . (ع ص ) گستراننده و فراخ گرداننده ٔ زمین یعنی خداوند تبارک و تعالی . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).