کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تؤامیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تؤامیة
لغتنامه دهخدا
تؤامیة. [ ت ُ آ می ی َ ] (ع ص نسبی ، اِ) دانه ٔ مروارید، منسوب است به شهر تؤام . (منتهی الارب ). رجوع به الجماهر ص 107 و توأمیة و توآم شود.
-
واژههای مشابه
-
توأمیة
لغتنامه دهخدا
توأمیة. [ ت َ ءَ می ی َ ] (ع ص نسبی ، اِ) مروارید و لؤلؤ. (ناظم الاطباء). نام مروارید است به نسبت توآم که ساحلی از عمان است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به توآم و تؤامیة شود.
-
جستوجو در متن
-
توآم
لغتنامه دهخدا
توآم . [ ت ُ] (اِخ ) نام قصبه ٔ عمان است از جانب ساحل ، و مروارید توآمیه منسوب بدین قصبه است . رجوع به الجماهر فی معرفةالجواهر بیرونی و معجم البلدان و تؤامیة شود.
-
حرمازی
لغتنامه دهخدا
حرمازی . [ ] (اِخ ) حسن بن علی اعرابی بدوی راویة، مکنی به ابی علی . او به بصره آمد و در آنجا اقامت گزید. از اوست : کتاب خلق الانسان . (ابن الندیم ). و در جای دیگر ابن الندیم در تحت کلمه ٔ حرمازی مطلق گوید: او را پنجاه ورقه شعر است . و ظاهراً این شاعر...
-
مروارید
لغتنامه دهخدا
مروارید. [ م ُرْ ] (اِ) یک نوع ماده ٔ صلب و سخت و سپید و تابان که در درون بعضی صدفها متشکل می گردد و یکی از گوهرها می باشد. (ناظم الاطباء). مروارید افخر سایر جواهر است و بعضی برآنند که از جنس استخوان است و او بحسب آب و رنگ منقسم می شود به شاهوار و شک...