کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توهج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توهج
لغتنامه دهخدا
توهج . [ ت َ وَهَْ هَُ ] (ع مص ) افروخته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). افروخته شدن آتش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). افروخته شدن آتش و خورشید. (از اقرب الموارد). || فاش گردیدن بوی خوش . (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). ||...
-
جستوجو در متن
-
متوهج
لغتنامه دهخدا
متوهج . [ م ُ ت َ وَهَْ هَِ ] (ع ص ) آتش فروزان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آتش افروخته شده . (ناظم الاطباء). || گوهر درخشنده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهج شود. || بوی خوش پراکنده و منتشر. (نا...
-
تباریح
لغتنامه دهخدا
تباریح . [ ت َ ] (ع اِ) سختی معیشت . (از اقرب الموارد). جمع تبریح و آن بمعنی سختی است و گویند تباریح سختی معیشت باشد. (ازقطر المحیط). || تباریح شوق ؛ سوزشهای آرزو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تندی و تیزی شوق . (ناظم الاطباء). توهج آن . (از قطر المحیط)...
-
افروخته شدن
لغتنامه دهخدا
افروخته شدن . [ اَ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) روشن شدن . شعله ور گردیدن . شاد شدن . گلگون گردیدن . وقدة. توهج . وقد. توقد. وقود. (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). سخت بخشم شدن . اضطرام . تضرم .(یادداشت دهخدا). رجوع به افروختن و افروخته شود.- ...