کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تورنسل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تورنسل
لغتنامه دهخدا
تورنسل . [ ن ِ س ُ ] (فرانسوی ، اِ) نامی است که بر انواع گیاه آفتاب گردان به جهت حرکت گل آن بطرف آفتاب اطلاق شود. || ماده ٔ رنگ کننده که از جوهر اورسی (نوعی گیاه اشنه ) یا کروتون با اوره بدست آید و در آزمایشگاههابکار رود. کاغذ تورنسل در میان مایعات ق...
-
جستوجو در متن
-
بنزوات
لغتنامه دهخدا
بنزوات . [ ب َ زُ ] (اِ) مأخوذ از فرانسه . ملحی که از اسیدبنزوئیک حاصل گردد. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). بنزوآت دو سدیم 144/04 = C6H5CooNAافیسینال گرد سفید انیدر (خشک ) است . محلول یک در ده آن خنثی و یا در مقابل تورنسل کمی قلیایی میباشد....
-
کرئوزوت
لغتنامه دهخدا
کرئوزوت . [ کْرِ / ک ِ رِ ءُ زُ ] (فرانسوی ، اِ) روغنی سنگین و بیرنگ با بوی تند که از تقطیر چوب (خصوصاً چوب نوعی آلش که به نام راش خوانده می شود) به دست می آیداین ماده ٔ روغنی دارای وزن مخصوص 1/06 و واکنش خنثی در برابر تورنسل است کمی در آب حل میشود، ...
-
بورات دوسدیم
لغتنامه دهخدا
بورات دوسدیم . [دُ س ُ ی ُ ] (اِ مرکب ) یا تترابورات دو سدیم یا بی بورات دوسود یا بوراکس 381/43 = H2o 10 و B4o7Na2 بورات دوسدیم بصورت تبلورات بی رنگ یا گرد سفید با مزه ٔ کمی قلیایی است . این ملح دو نوع متبلور میشود: از محلول های آبی در بالاتر از 60 ز...
-
منیزیم
لغتنامه دهخدا
منیزیم . [ م َن ْ ی َ ی ُ] (فرانسوی ، اِ) عنصری است با علامت اختصاری Mg و جرم اتمی 24/312 و عدد اتمی 12. فلزی است سبک با جلای نقره ای به سنگینی ویژه ٔ 1/74 و نقطه ٔ ذوب 651 درجه ٔ صدبخشی (سانتی گراد). در هوا به آسانی جلای خود را از دست می دهد و کدر م...
-
اسید
لغتنامه دهخدا
اسید. [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) (از لاتینی ِاَسیدوس ، ترش ) (اصطلاح شیمی ) حاصل ترکیب جسم مفردی را با ئیدرژن اسید نامند. و این مرکب دارای طعمی گزنده و اغلب ترش است و رنگ کبود و تورنِسُل را سرخ گرداند. اینک به شرح بعض اسیدها می پردازیم :- اسید ازتیک یا اس...
-
اشباع
لغتنامه دهخدا
اشباع . [ اِ ] (ع مص ) سیر گردانیدن . (منتهی الارب ). سیر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مؤیدالفضلا): اشبعته من الجوع . || سیراب گردانیدن . || رنگ سیر خورانیدن جامه را. (منتهی الارب ). || و فی الدعاء: لااشبع اﷲ بطنک ؛ ای ویل لک . (منتهی الارب ). || گش...
-
الکلها
لغتنامه دهخدا
الکلها. [ اَ ک ُ ] (اِ)ج ِ الکل . در کتاب شیمی مختصر آلی تألیف پریمن (ص 191) چنین آمده است : الکلها را میتوان اجسامی دانست که از استخلاف یک ئیدروژن ئیدروکربور با عامل اکسیدریل OH بدست می آیند. بنابراین الکلها بطور کلی مشتقات استخلاف شده ٔ ئیدروکربور...