کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِ) میوه ای است معروف ، سفید آن قائم مقام انجیر است و سیاه آن راتوت شامی گویند. چون آن را نارسیده خشک کنند قائم مقام سماق باشد و معرب آن توث است که بجای فوقانی آخر ثای مثلثه باشد و سفید آن را به عربی توث حلو، و سیاه آن را توث حامض خوانند. (بره...
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِخ ) دهی از دهستان رباطات است که در بخش فرانق شهرستان یزد واقع است و 110 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِخ ) دهی از دهستان طبس مسیناست که در بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع است و 236 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِخ ) دهی از دهستان کسبایر است که در بخش حومه ٔ شهرستان بجنورد واقع است و 231 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
توت
لغتنامه دهخدا
توت . (اِخ ) دهی از دهستان لطف آباد است که در بخش لطف آباد شهرستان دره گز واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
واژههای مشابه
-
گل توت
لغتنامه دهخدا
گل توت . [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دشت خاک بخش زرند شهرستان کرمان واقع در 56000گزی شمال خاوری زرند و 15000گزی خاور فرعی زرند به راور. دارای یک خانوار است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
فاریاب توت
لغتنامه دهخدا
فاریاب توت . [ فارْ ] (اِخ ) دهی از دهستان طیبی سرحدی بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان که در 7 هزارگزی جنوب خاوری قلعه رئیس مرکز دهستان واقع است . سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
دره توت
لغتنامه دهخدا
دره توت . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان موگوئی بخش آخوره ٔ شهرستان فریدن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 62هزارگزی شمال باختری فریمان و 2هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قدیمی تهران به مشهد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 31هزارگزی شمال درح ، با 270 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقعدر 6هزارگزی شمال خاوری صالح آباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
ده توت
لغتنامه دهخدا
ده توت . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهر کرد. واقع در 38هزارگزی خاورلردگان . دارای 151 تن سکنه است . آب آن از قنات و چشمه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
-
شاه توت
لغتنامه دهخدا
شاه توت . (اِ مرکب ) توت کلان . توت ممتاز نوع خود. || نوعی توت سیاه بزرگ که اول سرخ و ترش است و بعد سیاه و میخوش میشود. (از فرهنگ نظام ). قسمی توت که رنگ میوه ٔ آن در اول سپید و سپس سبزرنگ و بعد از آن سرخ و از آن پس سیاه شود و مزه ٔ آن در اول در غایت...
-
شاه توت
لغتنامه دهخدا
شاه توت . (اِخ ) دهی از دهستان قلعه حمام بخش جنت آبادشهرستان مشهد. دارای 239 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).