کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توبال قائین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
توبال قائین
لغتنامه دهخدا
توبال قائین . (اِخ )(ضرب چکوج ) وی صانع آلات مس و آهن بود. (سفر پیدایش 4:24) (قاموس کتاب مقدس ). رجوع به توبالکائین شود.
-
واژههای مشابه
-
توبال شابورقان
لغتنامه دهخدا
توبال شابورقان . [ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) براده ٔ فولاد معدنی : توبال مس گوشت فزونی را بخورد و اندر همه ٔ توبالها قوتی سوزاننده و لطیف کننده است و توبال شابورقان اندر کم کردن گوشت و گداختن گوشت فزونی ، قویتر از توبال مس است . (ذخیره ٔ خوارزمش...
-
جستوجو در متن
-
توبالکائین
لغتنامه دهخدا
توبالکائین . (اِخ ) پسر لامش است که هنر بکار بردن آهن رااختراع کرده . (از لاروس ). رجوع به توبال قائین شود.
-
لامک
لغتنامه دهخدا
لامک . [ م َ ] (اِخ ) لمک . نام پدر نوح علیه السلام . (منتهی الارب ). لامخ . نام پسر متوشلخ بن اخنوخ بن ادریس بن ماردبن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم . صاحب عقدالفرید ذیل عنوان «اصل الغناء و معدنه » لامک را پسر قابیل بن آدم داند و گوید: و قی...