کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تواهچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تواهچه
لغتنامه دهخدا
تواهچه . [ ت َ چ َ / چ ِ ] (اِ) گوشت نیک پخته . (ناظم الاطباء). رجوع به تباهچه و تباهه و تواهه شود.
-
جستوجو در متن
-
تواهه
لغتنامه دهخدا
تواهه . [ ت َ هََ / هَِ ] (اِ) قلیه ٔ بادنجان . || کوکو. || خاگینه . || گوشت پخته ٔ نازک . || کباب . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). در فرهنگها نیافتم ، همان تباهه است باید تصحیف شده باشد. (انجمن آرا)(آنندراج ). رجوع به تباهه و تباهچه...
-
تباهه
لغتنامه دهخدا
تباهه . [ ت َ هََ / هَِ ] (اِ) کباب . طباهجه . طباهة. (دهار). گوشت پخته ٔ نرم و نازک . (برهان ). گوشت نرم و نازک که شرحه شرحه کرده بریان کنند و آن را کباب گویند. طباهه و طباهجه معرب آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ) (از فرهنگ نظام ) (از فرهنگ رشیدی ). ...