کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهیل
لغتنامه دهخدا
تهیل . [ ت َ هََ ی ْ ی ُ ] (ع مص ) ریهیده شدن . (تاج المصادر بیهقی ). ریخته و فرودریده شدن خاک و ریگ و جز آن و روان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تحیل
لغتنامه دهخدا
تحیل . [ ت َ ح َی ْ ی ُ ] (ع مص ) حذاقت و جودت نظر و قدرت بر تصرف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || انصراف از چیزی و برگشتن بسوی غیر آن . (از قطر المحیط). رجوع به تحول شود.
-
جستوجو در متن
-
فرودریده
لغتنامه دهخدا
فرودریده . [ ف ُ دَ دَ /دِ ] (ن مف مرکب ) شکافته . پاره شده : تهیل ؛ ریخته و فرودریده شدن خاک و ریگ و جز آن . هیار؛ آنچه بیفتد و فرودریده شود. (منتهی الارب ). رجوع به فرودریدن شود.
-
متهیل
لغتنامه دهخدا
متهیل . [ م ُ ت َ هََ ی ْ ی ِ ] (ع ص ) ریخته و فرودریده شونده مانند خاک و ریگ وجز آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). ریخته شده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تهیل شود.
-
ریهیده
لغتنامه دهخدا
ریهیده .[ دَ / دِ ] (ن مف / نف ) افتاده و ساقطشده . (ناظم الاطباء). افتاده . (برهان ) (انجمن آرا) (از آنندراج ).- ریهیده شدن ؛ ریخته شدن . (یادداشت مؤلف ). تهور. (تاج المصادر بیهقی ). تهویل . (مجمل اللغة). تهیر. (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). انهیار....