کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تهدیب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تهدیب
لغتنامه دهخدا
تهدیب . [ ت َ ] (ع مص ) جامه را هدب کردن . (تاج المصادر بیهقی ). جامه را ریشه کردن . (زوزنی ). ریشه قراردادن جامه را. (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تحدیب
لغتنامه دهخدا
تحدیب . [ ت َ ](ع مص ) برآمده گردانیدن . ضد تقعیر. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). قوسی ساختن پشت چیزی . (فرهنگ نظام ).