کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنکت
لغتنامه دهخدا
تنکت . [ ت ِ ک ِ / ت ُ ک َ / ت َ ک ُ] (اِخ ) قصبه ایست که مابین کولاب و حصار واقع است . (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج )(از ناظم الاطباء). از بلاد ترکستان . (انجمن آرا). شهری است از شهرهای شاش (چاچ ) وراء سیحون . (از معجم البلد...
-
جستوجو در متن
-
تنگت
لغتنامه دهخدا
تنگت . [ ت ِ گ ِ ] (اِخ ) تنکت . رجوع به تنکت و نزهة القلوب ج 3 ص 10، 257 و 260 شود.
-
تنکوت
لغتنامه دهخدا
تنکوت . [ ت َ ] (اِخ ) تنکت : دیگر از ناحیت تنکوت از موضعی که آن را قراتاهی گویند. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به تاریخ جهانگشای ج 1 ص 15، 23، 42، 51، 109، 110، 142، 154، 181 و 211 و تنکت شود.
-
کت
لغتنامه دهخدا
کت . [ ک َ ] (اِ) مانند کث و کند و کده کلمه ای است که معنایی چون شهر و ده و قصبه و امثال آن دهد و در آخر اسامی جایها درآید. کث . کند. کده . جَنْد. (یادداشت مؤلف ). کت ، شهر بود. (تاریخ بخارای نرشخی ). رجوع به کث و کد شود. || (پسوند) کث .کد. مزید مؤ...
-
بوینده
لغتنامه دهخدا
بوینده . [ ی َ دَ / دِ ] (نف ) بوی کننده . (فرهنگ فارسی معین ). که ببوید. || دارای بوی . آنکه بوی دهد. آنچه بوی دهد. بویا. معطر : بشمشاد بوینده عنبرفروش بیاقوت گوینده در خنده نوش . اسدی .روان را بشمشاد بوینده رنج خرد را بمرجان گوینده گنج . اسدی .رخشن...
-
تتار
لغتنامه دهخدا
تتار. [ ت َ ] (اِخ ) تاتار است که آن ولایتی باشد از ترکستان که مشک خوب از آنجا آورند. (برهان ). تتار و تتر همان تاتار و تتری منسوب بدان . (فرهنگ رشیدی ). مخفف تاتار است . (فرهنگ نظام ). تاتار. (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) (آنندراج ) : نوک سر کلک او قبل...