کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنویط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنویط
لغتنامه دهخدا
تنویط. [ ت َن ْ ] (ع مص ) آویختن . (از اقرب الموارد): نوط القربة تنویطاً؛ آویخت آنرا تا روغن مالد. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء).اثقال مَشک برای مالیدن روغن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تنویة
لغتنامه دهخدا
تنویة. [ ت َن ْ ی َ ] (ع مص ) روان کردن حاجت . || دانه بستن خرما. || انداختن دانه ٔ خرما. || سپردن کاری بر نیت دیگری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کسی را نایب اوگذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). کسی را وا (به ) نیت او گذا...