کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنف
لغتنامه دهخدا
تنف . [ ت ُن ْ ن َ ] (ع ص ) تنائف تنف ؛ دشتهای فراخ دوراطراف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
طنف
لغتنامه دهخدا
طنف . [ طَ / طُ / طَ ن َ / طُ ن ُ ] (ع اِ) تندی از کوه بیرون برآمده . || آنچه بر آید از کوه . (منتهی الارب ). || گردن . (منتخب اللغات ). آنچه از گردن بلندی و برآمدگی داشته باشد. (منتخب اللغات ). سر کوه .ج ، اطناف ، طنوف . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات...
-
طنف
لغتنامه دهخدا
طنف . [ طَ ن َ / طَ ] (ع اِ) دوال . (منتهی الارب ). دوالها. پوستها. پوست پاره ٔ سرخ که بر جامه دانها باشد. (منتهی الارب ). || تهمت . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ) (مهذب الاسماء). بهتان . (منتخب اللغات ).
-
طنف
لغتنامه دهخدا
طنف . [ طَ ن ِ ] (ع ص ) کم خوار. || متهم . || بدنیت . (منتهی الارب ).
-
طنف
لغتنامه دهخدا
طنف . [ طُ ] (ع اِ) رجوع به طَنْف شود.
-
طنف
لغتنامه دهخدا
طنف . [ طُ ن ُ ] (ع اِ) رجوع به طَنْف شود.
-
جستوجو در متن
-
تنائف
لغتنامه دهخدا
تنائف . [ ت َ ءِ ] (ع اِ) ج ِ تنوفه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال : قطعوا تنوفة ذات اهوال . و ذکرته و بیننا تنائف . (اقرب الموارد). || تنائف تُنَّف ؛ اشتهای فراخ دور اطراف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). ...