کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنخم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنخم
لغتنامه دهخدا
تنخم . [ ت َ ن َخ ْ خ ُ ] (ع مص ) نخامه بیفکندن . (تاج المصادر بیهقی ). خیو بیوکندن . (بیفکندن ) (زوزنی ). نخامه انداختن از سینه یا از بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
متنخم
لغتنامه دهخدا
متنخم . [ م ُ ت َ ن َخ ْ خ ِ ] (ع ص ) آن که نخامه اندازداز سینه یا بینی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که تف میکند و خلط سینه می اندازد وبینی میگیرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تنخم شود.
-
نخم
لغتنامه دهخدا
نخم . [ ن َ خ َ ] (ع مص ) نخامه انداختن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). بیرون انداختن چیزی از بینی یا سینه . (از المنجد) (از اقرب الموارد). آب بینی و سینه و دماغ انداختن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تنخم . (المنجد). نَخْم . || مانده گردیدن . || مانده...
-
تخوع
لغتنامه دهخدا
تخوع . [ ت َ خ َوْ وُ ] (ع مص ) آب بینی بیرون انداختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تنخم . (اقرب الموارد). || کم و اندک کردن چیزی را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || قی کردن به تکلف و به این معنی لغت بغداد...
-
نخم
لغتنامه دهخدا
نخم . [ ن َ ] (ع مص ) بازی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لعب . (المنجد) (اقرب الموارد). || نیکو سرائیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سرائیدن و آواز خواندن و سرائیدن فلان را. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). تغنی به خوشترین غنا. (از (المنجد). || ...