کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنجیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنجیز
لغتنامه دهخدا
تنجیز. [ ت َ ] (ع مص ) حاضر آمدن و تعجیل . (از اقرب الموارد). تعجیل . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || (اصطلاح فقهی ). در شرع وقوع صیغه ٔ طلاق باشد در حال . چنین است در جامع الرموز در شرط صحت طلاق . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). در شرایط صحت طلاق یکی آن است...
-
واژههای همآوا
-
تنجیذ
لغتنامه دهخدا
تنجیذ. [ ت َ ] (ع مص ) محکم گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). محکم رای گردانیدن . (زوزنی ). آزمودن و استوار خرد گردانیدن و عبارت الاساس :نجذته التجارب احکمته . و مثله قوله : و نجذنی مداورةالشئون . (از اقرب الموارد). و رجوع به تنجید شود.
-
جستوجو در متن
-
استناد
لغتنامه دهخدا
استناد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پشت به چیزی واگذاشتن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). پشت بچیزی بازدادن . پشت بازنهادن بسوی چیزی . (منتهی الارب ). پشت دادن . || پناه وا (با، به ) کسی دادن . (زوزنی ). پناه به کسی بردن . پناه با کسی دادن . (تاج المصادر بیهق...