کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تناهض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تناهض
لغتنامه دهخدا
تناهض . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) بسوی یکدیگر درواشدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بسوی یکدیگر حمله بردن . (ناظم الاطباء). || آهنگ کردن دو خصم در حرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تناهز
لغتنامه دهخدا
تناهز. [ ت َ هَُ ](ع مص ) شتابی کردن دو کس بر یکدیگر امارت شهری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یقال : هما یتناهزان امارة بلد کذا؛ ای یتبادران الی طلبها و تناولها. (اقرب الموارد). || همدیگر فرصت یافتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم ا...
-
جستوجو در متن
-
متناهض
لغتنامه دهخدا
متناهض . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص )آهنگ کننده با هم در حرب . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). به همدیگر حمله کننده و آماده و مهیای جنگ . (ناظم الاطباء). و رجوع به تناهض شود.
-
دروا شدن
لغتنامه دهخدا
دروا شدن . [ دَرْ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) واشدن . معلق شدن . آویخته شدن . برآمدن : تیصیص ؛ گشاده و دروا شدن زمین به روئیدن گیاه (از منتهی الارب )؛ دروا شدن گیاه به شکوفه . (از منتهی الارب ).نَسع، نُسوع ؛ دروا شدن گوشت بن دندان از دندان و فروهشته و سست گر...