کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تمیش
لغتنامه دهخدا
تمیش . [ ت َ ] (اِ) نامی است که در گرگان رود به تمشک دهند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تمش و تمشک و جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 270 شود.
-
واژههای مشابه
-
تمیش بور
لغتنامه دهخدا
تمیش بور. [ ت َ ] (اِ مرکب ) رجوع به تمیش و جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 175 شود.
-
تمیش دانه
لغتنامه دهخدا
تمیش دانه . [ ت َن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) نامی است که در آمل به تمشک دهند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تمیش و تمش و تمشک و جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 269 (تمیش دونه ) شود.
-
جستوجو در متن
-
تمیشه بور
لغتنامه دهخدا
تمیشه بور. [ت َ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) از تمیشه = نام ناحیه و بور= خار. و این اصل کلمه ٔ تمشک است و تمیشه بور، نامی است که در طوالش به تمشک دهند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تمش و تمشک و تمیش و تمیشه شود.