کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمبر پست الصاق کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
الصاق
لغتنامه دهخدا
الصاق . [ اِ ] (ع مص ) به چیزی چسبیدن و چسبانیدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). چسبانیدن . (منتهی الارب ). بچیزی وادوسانیدن . (مصادر زوزنی ). بچیزی بادسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ).دوسانیدن . چفسانیدن . اِلزاق . اِلساق : الصاق تمبر. || پی کردن شتر. عقر...
-
تلییط
لغتنامه دهخدا
تلییط. [ ت َل ْ ] (ع مص ) وصل کردن و سریش چسبانیدن . (ناظم الاطباء). الصاق . (اقرب الموارد).
-
وادوسانیدن
لغتنامه دهخدا
وادوسانیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) چسبانیدن . دوسانیدن . الزاق . (زوزنی ). الصاق . متصل کردن دو چیز به یکدیگر: الملاحمة؛ چیزی به چیزی وادوسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به دوسانیدن و دوسیدن شود.
-
پست گشتن
لغتنامه دهخدا
پست گشتن . [ پ َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) پست گردیدن . || تنزل کردن : امروز پست گشت مرا همت بلندزنگار غم گرفت مرا تیغ غمزدای .مسعودسعد.
-
چسپاندن
لغتنامه دهخدا
چسپاندن . [ چ َ دَ ] (مص ) چسپانیدن و ملصق کردن . (ناظم الاطباء). با سریش دو چیز را بهم وصل دادن و محکم کردن . (ناظم الاطباء). وصل کردن چیزی را به چیزی . (فرهنگ نظام ). الصاق کردن . متصل کردن . چسباندن . دوساندن . چسپانیدن . دوسانیدن . چفساندن . رجوع...
-
پست کردن
لغتنامه دهخدا
پست کردن . [ پ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فرود آوردن . فرود افکندن . پائین آوردن . بزیر افکندن . تنزل دادن . هبت . (منتهی الارب ): خداوند این علت راباید که ... در خواب بقفا بازخسبد و بالین پست کند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و امروز زیر سر را کوتاه کردن گویند...
-
اتضاع
لغتنامه دهخدا
اتضاع . [اِت ْ ت ِ ] (ع مص ) فرومایه شدن . (تاج المصادر بیهقی ).ناکس و دون مرتبه شدن . پست گشتن . || پست کردن سر شتر را تا پای بر گردن وی نهند و برنشینند.
-
استهطاع
لغتنامه دهخدا
استهطاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گردن راست فراز کردن و پست کردن سر را. (از منتهی الارب ).
-
اخضاع
لغتنامه دهخدا
اخضاع . [ اِ ] (ع مص ) نرم کردن سخن را برای زن . || پست گردن کردن پیری و مانند آن کسی را. پست گردن گردانیدن کسی را کلانسالی . || فروتن گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
-
طأطاءة
لغتنامه دهخدا
طأطاءة. [ طَءْ طَ ءَ ] (ع مص ) پست نمودن سر را. فروافکندن سر را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سر پست کردن چنانکه در رکوع کنند. (غیاث اللغات ). سر در پیش افکندن . سر پست کردن . (صراح ). سر فروداشتن . (زوزنی ). فرودآوردن سر را. || طأطاء یده بالعنان ؛ ف...
-
ضعضعة
لغتنامه دهخدا
ضعضعة. [ ض َ ض َ ع َ ] (ع مص ) ویران کردن تا بزمین و خراب کردن . (تاج المصادر). بشکستن بنا را تا بزمین و پست و خراب کردن . (منتهی الارب ).
-
مقسمی
لغتنامه دهخدا
مقسمی . [ م ُ ق َس ْ س َ ] (حامص ) در اصطلاح بنایان ، نازک کردن یک طرف دو آجر برای اینکه از الصاق آن دو به یکدیگر زاویه ای ایجاد شود. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). رجوع به فارسی (اصطلاح بنایان ) شود.
-
مطامنه
لغتنامه دهخدا
مطامنه . [ م ُ م َ ن َ ] (ع مص ) پشت را پست و برابر کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
دلبحة
لغتنامه دهخدا
دلبحة. [ دَ ب َ ح َ ] (ع مص ) خم و پست کردن پشت خود را. (از منتهی الارب ). منحنی کردن پشت را و بزیر انداختن سر را. (از اقرب الموارد).
-
انداع
لغتنامه دهخدا
انداع . [ اِ ] (ع مص ) پیروی خوی ناکسان کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پیروی کردن از اخلاق افراد پست . (از اقرب الموارد). و رجوع به ندع شود.