کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تلکه کردن
لغتنامه دهخدا
تلکه کردن . [ ت َ ل َ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام نقدی قلیل به اجحاف گرفتن . ستدن رشوه های خرد. پول کمی به رشوه ستدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تلکه بندی شود.
-
تلکه بندی
لغتنامه دهخدا
تلکه بندی . [ ت َ ل َ ک َ / ک ِ ب َ ] (حامص مرکب ، اِ مرکب ) در تداول عوام بنایی سست که زود ویرانی پذیرد. ساختمانی سست و ناپایدار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || دخل نامشروع پلیس و امثال او از کسبه و دوره گردان و مانند آنها. اخاذی از کسبه و عابرین و...
-
جستوجو در متن
-
سر و کیسه کردن
لغتنامه دهخدا
سر و کیسه کردن . [ س َ رُ س َ / س ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرکیسه کردن . ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ حمامی است که چرک در بدن و مو بر سر نمیگذارد. (آنندراج ) : هرچند سرکیسه ٔ این طایفه مهر است کردیم سر و کیسه ولی اه...
-
بصل الزیز
لغتنامه دهخدا
بصل الزیز. [ ب َ ص َ لُزْ زی ] (ع اِ مرکب ) بلبوس است و بصل مأکول نیز گویند و آن پیاز لیز است ، بشیرازی پیاز تلکه خوانند و به تبریزی ززی . (اختیارات بدیعی نسخه ٔخطی کتابخانه ٔ لغت نامه ). بلبوس . (فهرست مخزن الادویه ). بلبوس است و آن شبیه به عنصل (پ...
-
زدن
لغتنامه دهخدا
زدن . [ زَ دَ ] (مص ) پهلوی ، ژتن و زتن از ریشه ٔ ایرانی قدیم : جتا، جن . اوستا: گن (بارتولمه 490) (نیبرگ 258). پارسی باستان ریشه ٔ: اَجَنَم ، جَن (کشتن ). هندی باستان ریشه ٔ: هنتی هن و گم (مضروب کردن ، کشتن ). ارمنی : گن (ضرب ، تأدیب ) و گنم (مضروب...