کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلویة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلویة
لغتنامه دهخدا
تلویة. [ ت َل ْ ی َ ] (ع مص ) نیک پیچانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). سخت تافتن . یقال : لویت اعناق الرجل فی الخصومة (شُدِّدَ اللکثرة و المبالغة). (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). قال اﷲ تعالی : لووا رُو...
-
جستوجو در متن
-
پیچانیدن
لغتنامه دهخدا
پیچانیدن . [ دَ ] (مص ) پیچاندن . پیچ دادن . تلویة. عصد. (تاج المصادر بیهقی ). حرکت دوری دادن . گرد گردانیدن چون پیچانیدن کلید در قفل یا دست کسی را. پیت دادن (در تداول مردم قزوین ). رجوع به پیچاندن شود : حکیمی بازپیچانید رویش مفاصل نرم کرد از هر دو س...