کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلمبه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلمبه
لغتنامه دهخدا
تلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در زمینهای زراعتی تلمبه ها را برای بیرون کشیدن آب از چاهها بکار میبرند، در بعضی از شهرها نیز...
-
جستوجو در متن
-
ترمبة
لغتنامه دهخدا
ترمبة. [ ت ُ رُ ب َ / ب ِ ] (ع اِ) ایتالیایی «ترمبا» بمعنی پمپ .(دزی ج 1 ص 146). تلمبه . رجوع به پمپ و تلمبه شود.
-
ناولز
لغتنامه دهخدا
ناولز. (اِخ ) لوسیوس جیمز. امریکائی ومخترع تلمبه ٔ بخار است . وی به سال 1884 م . به سن 65سالگی درگذشت . از کارهای عمده ٔ او - پس از اختراع تلمبه ٔ بخار - اصلاح و تغییر کارگاه های بافندگی است .
-
بامبو
لغتنامه دهخدا
بامبو. (فرانسوی ، اِ) خیزران . نی . نوعی نی است . نوعی نی مغزدار است که از آن عصاو چوب دستی و تعلیمی سازند و بخم کردن شکسته نشود. || تلمبه . آنچه با آب و نفت و امثال آن ازچاه یا ظروف گود بالاکشند. بمبو. تلمبه ٔ چاه عمیق .
-
چراغ زنبوری
لغتنامه دهخدا
چراغ زنبوری . [ چ َ / چ ِ غ ِ زَم ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) چراغ توری . چراغ تلمبه ای . چراغ نفتی تلمبه داری که بوسیله ٔ تلمبه زدن و فشرده ساختن هوا نفت بطرف لوله بالا آید و بر روی شعله ٔ آن سرپوش توری از الیاف نسوز باشد که شعله را سفیدتر و نورانی ...
-
امشی زدن
لغتنامه دهخدا
امشی زدن . [ اِ زَ دَ ] (مص مرکب ) زدن تلمبه ٔ امشی تا امشی بپاشد.
-
امشی
لغتنامه دهخدا
امشی . [ اِ ] (اِ) دارویی از مواد نفتی که آن رابرای دفع حشرات بخصوص مگس با تلمبه بهوا می پاشند.
-
امشی پاش
لغتنامه دهخدا
امشی پاش . [ اِ ] (اِ مرکب ) تلمبه ای که با آن امشی می پاشند. || (نف مرکب ) پاشنده ٔ امشی . کسی که امشی می پاشد.
-
چراغ توری
لغتنامه دهخدا
چراغ توری . [ چ َ / چ ِ] (اِ مرکب ) نوعی چراغ نفتی تلمبه ای که شعله ٔ آن با توری مخصوص محصور میشود. قسمی چراغ نفتی ساخت فرنگ که با تلمبه و بی تلمبه و با لامپ و بدون لامپ آن مورداستعمال است و بر روی شعله ٔ آن یکنوع توری مخصوص و نسوز تعبیه شده که نور چ...
-
تلنبه
لغتنامه دهخدا
تلنبه . [ ت ُ لُم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ) مأخوذ از ترکی ، ابزاری که بدان آب را از پائین می برند. (ناظم الاطباء). تلمبه . رجوع به همین کلمه شود.
-
سوپاپ
لغتنامه دهخدا
سوپاپ . (فرانسوی ، اِ) سرپوش تلمبه و ماشین و غیره . باب . مخرج لوله . صفحه ٔ متحرک اندرون لوله ٔ بخاری . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
پمپ بنزین
لغتنامه دهخدا
پمپ بنزین . [ پ ُ پ ِ ب ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) محلی که به صاحبان اتوموبیل ووسائل نقلیه ٔ مانند آن بوسیله ٔ تلمبه بنزین دهند.
-
عوض آباد
لغتنامه دهخدا
عوض آباد. [ ع َ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان تل بزان بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز با 150 تن سکنه . آب آن از رود کارون بوسیله ٔ تلمبه ٔ آب . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
هواگیری
لغتنامه دهخدا
هواگیری . [ هََ ] (حامص مرکب ) عمل هواگیر. || (اصطلاح صنعتی ) خالی کردن هوا از درون پیستون دستگاههای پیستونی است تا خوب به کار افتد. در تلمبه های پیستونی و دستگاههای مشابه آن اگر هوا در زیر پیستون باشد دستگاه خاصیت مکیدن مواد را از دست می دهد.