کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلعسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلعسم
لغتنامه دهخدا
تلعسم . [ ت َ ل َ س ُ ] (ع مص ) تلعثم : تلعسم فی امره ؛ تلعثم . (اقرب الموارد). رجوع به تلعثم شود.
-
واژههای همآوا
-
تلعثم
لغتنامه دهخدا
تلعثم . [ ت َ ل َ ث ُ ] (ع مص ) درنگ کردن و توقف نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || با سپسایگی رفتن و نیک نگریستن و تأمل کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
تلعلم
لغتنامه دهخدا
تلعلم . [ ت َ ل َ ل ُ ] (ع مص ) درنگ کردن در کار و توقف نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). فریتاگ صحیح این کلمه را تلعسم میداند. (از دزی ج 2 ص 536).