کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تلاوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تلاوت
لغتنامه دهخدا
تلاوت . [ ت ِ وَ] (ع مص ) تلاوة. خواندن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). خواندن قرآن و جز آن . (آنندراج ). خواندن با قرائت و اندیشه و تأمل . (ناظم الاطباء) : اگر خدای جهان را سمیع می دانی مکن بلند برای خدا تلاوت را. صائب (از آنندراج ).رجوع به ت...
-
واژههای همآوا
-
طلاوة
لغتنامه دهخدا
طلاوة. [ طَ / طِ / طُ وَ ] (ع اِمص ) خوبی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). نیکوئی . (مهذب الاسماء). || شادمانی . (منتهی الارب ). بهجت . (منتخب اللغات ). || قبول . (منتخب اللغات ). پذیرائی دل . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). پذیرائی . و منه : سمعت ُ...
-
طلاوة
لغتنامه دهخدا
طلاوة. [ طَ وَ ] (ع مص ) چشم داشتن . || درنگ کردن . (منتهی الارب ).
-
تلاوة
لغتنامه دهخدا
تلاوة. [ ت ِ وَ ] (ع مص ) خواندن قرآن را. تلوت القرآن و نحوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قرأت . (اقرب الموارد). تلاوت . رجوع به تلاوت شود.
-
تلاوة
لغتنامه دهخدا
تلاوة. [ت ُ وَ ] (ع اِ) بقیه ٔ وام و مانند آن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بمعنی تلیة است ، یقال : تلیت لی من حقی تلیة او تلاوة؛ای بقیت بقیة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به تلیة شود.
-
جستوجو در متن
-
تلاوة
لغتنامه دهخدا
تلاوة. [ ت ِ وَ ] (ع مص ) خواندن قرآن را. تلوت القرآن و نحوه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قرأت . (اقرب الموارد). تلاوت . رجوع به تلاوت شود.
-
تال
لغتنامه دهخدا
تال . [ لِن ْ ] (ع ص ) از تِلو به معنی خواندن و قرائت کردن قاری . تلاوت کننده . و در حدیث است تال ِ للقرآن والقرآن یلعنه ُ.
-
تلاء
لغتنامه دهخدا
تلاء. [ ت َل ْ لا ] (ع ص ) تلاء القرآن ؛ بسیار تلاوت کننده ٔ آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
ترعید
لغتنامه دهخدا
ترعید. [ ت َ ] (ع مص ) در اصطلاح قاریان ، مرتعش کردن صدا هنگام تلاوت قرآن کریم . صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد:نزد پاره ای از متأخران قاریان آن است که قاری در حین تلاوت کلام اﷲ آواز خود را بنحوی از حنجره ٔ خود بیرون آورد که گویی از فرط سرما یا شدت د...
-
لطف ا
لغتنامه دهخدا
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن صدرالدین عراقی از نزدیکان امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله ٔ مظفریّه در قرن هشتم هجری . (حاشیه ٔ تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون ترجمه ٔ علی اصغر حکمت ج 3 ص 181). وی را کنیت کمال الدین بوده است . (تاریخ گزید...
-
غازی
لغتنامه دهخدا
غازی . (اِخ ) ابن عثمان . ادیبی شافعی مذهب و دمشقی ، خط نیکو می نوشته و بر نظم شعر قدرت داشته و بسیار تلاوت قرآن میکرده و گشاده روی بوده است و در جمادی الاولی سال 755 هَ . ق . وفات یافته است . (الدررالکامنة چ حیدرآباد هند ج 3 ص 216).
-
نمازگذار
لغتنامه دهخدا
نمازگذار. [ ن َ گ ُ ] (نف مرکب ) مصلی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پابند صلوة. (از آنندراج ). آنکه نماز می خواند. آنکه مواظبت بر خواندن نماز دارد. (ناظم الاطباء) : مردی نمازگذار و اهل تلاوت کلام اﷲ اما قتال و بی باک بود. (تذکره ٔ دولتشاه ). رجوع به ن...
-
روح الدین
لغتنامه دهخدا
روح الدین . [ حُدْ دی ] (اِخ ) (سید) مرتضی بن تاج الدین . دانشمندی خداپرست بود و از صاحبان بدعت و گمراهی کناره میگرفت و به فراگرفتن دانش و تلاوت قرآن و پند دادن بندگان میپرداخت تا آنکه به مقام ولایت رسید و از اولیأاﷲ گردید. وی بسال هفتصد و... درگذشت...