کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تق ولق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تق تق
لغتنامه دهخدا
تق تق . [ ت ِ ت ِ ] (اِصوت ) آواز نرم و پیاپی خوردن تخته به تخته یا چیز دیگر به تخته و مانند آن . آواز نرم چکش در خانه ، یا کوفتن در، با سر انگشت . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تق قزبالا
لغتنامه دهخدا
تق قزبالا. [ ت ُ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان میان جام در بخش تربت جام شهرستان مشهد است که 207 تن سکنه دارد و ده کوچکی بنام تق قز با 17 تن سکنه در جوار این روستا قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
تق و لق
لغتنامه دهخدا
تق و لق . [ ت َق ْ ق ُ ل َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، کاسد. بی مشتری . بی رونق : بازاری تق و لق ؛ بازاری کاسد. دکانی تق و لق ؛ دکانی بی کالا و مشتری . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
واژههای همآوا
-
تق و لق
لغتنامه دهخدا
تق و لق . [ ت َق ْ ق ُ ل َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، کاسد. بی مشتری . بی رونق : بازاری تق و لق ؛ بازاری کاسد. دکانی تق و لق ؛ دکانی بی کالا و مشتری . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
-
تغ و لغ
لغتنامه دهخدا
تغ و لغ. [ ت َغ ْ غ ُ ل َ ] (ص مرکب ،از اتباع ) در تداول عامه غیرمحکم (آلتی از آلات ). (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سست و بی استحکام : بین دو تعطیل ادارات تغ و لغ میشود. || بی رونق . خالی از اسباب . سخت کاسد و بی مشتری (بازار): دکانی تغ و لغ و بی فروخت...