کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تقرع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تقرع
لغتنامه دهخدا
تقرع . [ ت َ ق َرْ رُ ] (ع مص ) برگشتن از پهلو به پهلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : بت اتقرع ؛ ای اتقلب و لاانام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
طغرا
لغتنامه دهخدا
طغرا. [ طُ ] (اِخ ) تخلص شاعری است از مشهد مقدس ، صاحب دیوان و مثنوی و منشآت که اکثر اشعارش در این کتاب به طریق استناد مذکور است . (آنندراج ).
-
طغرا
لغتنامه دهخدا
طغرا. [ طُ ] (ع اِ) طُغْری ̍. القابی باشد که بر سر فرمان پادشاهان مینویسند، و در قدیم خطی بوده است منحنی که بر سر احکام ملوک میکشیده اند. (برهان ). نوعی از خط پیچیده ٔ حروف که به آن خط بر فرمان پادشاهان القاب نویسند. ظاهراً این لفظ ترکی است ، در مناظ...
-
جستوجو در متن
-
ذوالحلم
لغتنامه دهخدا
ذوالحلم . [ذُل ْ ح ِ ] (اِخ ) لقب عامربن ظَرِب العدوانی است . واو اوّل کس است که در امر خُنثی گفت نگاه کنند تا به کدام از دو مخرج بول راند و حکم به ذکور یا اناث بودن از آن روی کنند فجری به الحکم فی الأسلام . و هم اوست که بدختر خویش گفت هرگاه حکمی من...