کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفطر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفطر
لغتنامه دهخدا
تفطر. [ ت َ ف َطْ طُ ] (ع مص ) شکافته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شکافته گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || آشکار شدن برگ شاخ درخت . (از اقرب الموارد). || شکافته شدن زمین بهنگام ...
-
واژههای همآوا
-
تفتر
لغتنامه دهخدا
تفتر. [ ت َ ت َ ] (ع اِ) دفتر و نامهای فراهم آورده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). دفتر، لغت بنی اسد. (از اقرب الموارد).
-
تفتر
لغتنامه دهخدا
تفتر. [ ت َ ف َت ْ ت ُ ] (ع مص ) مست شدن از شراب . || با قدم بطئی رفتن . || ضعیف سست شدن . (ناظم الاطباء). || آرمیدن پس از جوشش و سست شدن بعد از درشتی . (از اقرب الموارد). || رنج و تعب از تب داشتن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
متفطر
لغتنامه دهخدا
متفطر. [ م ُ ت َ ف َطْ طِ ] (ع ص ) شکافته گردنده و شکافته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شکافته و چاک و جداشده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تفطر شود.
-
اخواص
لغتنامه دهخدا
اخواص . [ اِخ ْ ] (ع مص ) برگ برآوردن ، چنانکه خرما. برگ بیاوردن خرما. (تاج المصادر بیهقی ). برگ بیرون آوردن خرمابن . (منتهی الارب ). || اخوص العرفج ؛ ای تفطّرَ بورق .
-
شکافته
لغتنامه دهخدا
شکافته . [ ش ِ/ ش ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) چاک شده و دریده . (ناظم الاطباء). چاک خورده . رخنه یافته . (فرهنگ فارسی معین ). مُطَیَّر. (منتهی الارب ). مشقوق . منشق . کفته . مِفَلَّق مُفَلَّقَة. کافته . کافتیده . ترکیده . غاچ خورده . مُنْفَلَق . کفیده . من...