کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفرید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفرید
لغتنامه دهخدا
تفرید. [ ت َ ] (ع مص ) فقیه شدن . (منتهی الارب ). فقیه و دانا شدن . (آنندراج ). تفقه . (اقرب الموارد). || کرانه گزیدن از مردم برعایت و محافظت بر امر و نهی خدای . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). یگانه کردن و گوشه گرفتن و خلوت گزیدن جهت رعایت امر و ن...
-
جستوجو در متن
-
ساسان
لغتنامه دهخدا
ساسان . (ص ، اِ) گدا و گدائی کننده . (برهان ). گدا. (دهار) (جهانگیری و شرفنامه ٔ منیری از اجمال حسینی ). گدا و فقیر. (غیاث از کشف اللغات ). گدا و فقیر و درویش . (ناظم الاطباء) (استینگاس ). رأس الشحاذین و کبیر هم . (قطر المحیط). رئیس گدایان . نرگدا. ...
-
قلندر
لغتنامه دهخدا
قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (ص ، اِ) قلندر بر وزن سمندر عبارت از ذاتی است که از نقوش و اشکال عادتی و آمال بی سعادتی مجرد و باصفا گشته باشد و به مرتبه ٔ روح ترقی کرده و از قیود تکلفات رسمی و تعریفات اسمی دامن وجود خود را از همه درچیده و از همه دست کشیده به ...
-
ملامتیان
لغتنامه دهخدا
ملامتیان . [ م َ م َ ] (اِخ ) آن دسته از صوفیه که به جهت رعایت کمال اخلاص ، نیکی خود را از خلق پنهان می کردند و بدی خود را مخفی نمی داشتند و آنها را ملامتیه و ملامیه نیز می گویند. (ترجمه ٔ رساله ٔ قشیریه چ فروزانفر فهرست اصطلاحات و نوادر لغات ص 781 و...
-
توحید
لغتنامه دهخدا
توحید. [ ت َ ] (ع مص ) یگانه گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یکی کردن . (دهار). در لغت ، حکم به واحد بودن شی ٔ است . (از تعریفات جرجانی ). || یکی گفتن .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). یکی دانستن و یکی گفتن خدای را و ...
-
تجرید
لغتنامه دهخدا
تجرید. [ ت َ ] (ع مص ) برهنه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). برهنه کردن کسی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برهنه کردن چیزی را از زوایدی که بر آن باشد. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). در لغت برهنه کردن . (کشا...
-
حروفیان
لغتنامه دهخدا
حروفیان . [ ح ُ ] (اِخ ) حروفیه . دارندگان مذهبی که پایه ٔ آن برافکار خرافی علم الحروف نهاده شده است . تاریخ اعتقادبه خاصیت داشتن حروف در اسلام بسیار کهن است . ابن ندیم در الفهرست (ص 429) معزمین یعنی دعانویسان را دو گروه دانسته ، یکی را صاحب طریقه ٔ ...