کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفاصیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تفاصیل
لغتنامه دهخدا
تفاصیل . [ ت َ ] (ع اِ) ج ِ تفصیل . (ناظم الاطباء). و رجوع به تفصیل شود.
-
جستوجو در متن
-
بواکیر
لغتنامه دهخدا
بواکیر. [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ باکورة، باکور. (اقرب الموارد) : از اجتناء بواکیر تفاصیل حکمت او فرومانند. (تاریخ بیهقی ص 1).
-
بارودی
لغتنامه دهخدا
بارودی . (اِخ ) (محمد افندی ) یوزباشی . یکی از ضابطان نظمیه (شهربانی ) بود: کتاب های زیر از اوست : 1- تاریخ العائلة الخدیویة و تفاصیل الثورة العرابیة. مطبعه ٔ الهلال 1314 هَ . ق . 2- دلیل العمدة مطبعه ٔ ترقی 1317 هَ . ق . (معجم المطبوعات ج 1 ستون 514...
-
رتق
لغتنامه دهخدا
رتق . [رَ ] (ع ص ) بسته ، و منه قوله تعالی : کانتا رتقاً ففتقناهما. (قرآن 30/21). ج ِ رَتَقة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (در اصطلاح فقه ) هو ان یکون الفرج ملتحماً لیس فیه مدخل لدخول . (یادداشت مرحوم دهخدا) (از ناظم الاطباء). آن است ...
-
غوژه
لغتنامه دهخدا
غوژه . [ژَ / ژِ ] (اِ) بمعنی غوزه ٔ پنبه . (از برهان قاطع) (شمس فخری ). رجوع به غوزه شود. || غنچه . (فرهنگ جهانگیری ). غنچه ٔ گل . (برهان قاطع). در «فرهنگ » بمعنی غنچه آمده است . (از فرهنگ رشیدی ). صاحب انجمن آرا ذیل ماده ٔ «بسغده » بر جهانگیری (که ب...
-
مخاذیل
لغتنامه دهخدا
مخاذیل . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مخذول است . (غیاث ).ج ِ مخذول است که به معنی خوارکرده شده باشد. (آنندراج ). مردمان مخذول و فرومایه . (ناظم الاطباء) : جنگی قوی به پای شد و چند بار آن مخاذیل نیرو کردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 39). مثال داد تا بر آن راه ...
-
اوارجة
لغتنامه دهخدا
اوارجة. [ اَ رِ ج َ ] (معرب ، اِ) از اواره ٔ فارسی و به معنی آن است . (ناظم الاطباء). اوارچه ، دفتر حسابی که حسابهای پراکنده دیوانی را در آن نویسند و آنرا دفتر اوراجه نیز گویند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (تذکرة الملوک ). دفتر اوارجه عبارتست از دف...
-
لاویان
لغتنامه دهخدا
لاویان . (اِخ ) (سِفر...) کتاب سوم از پنج سِفر است . درقاموس کتاب مقدس آمده : از آنرو به این اسم نامیده شده که مخصوصاً مشتمل بر ذکر قوانین و آئین لیویان و کاهنان و هدایا و قربانیهای ایشان است و عبرانیان آن را شریعت کاهنان خوانند. در قسم اول قربانیهای...
-
ملل
لغتنامه دهخدا
ملل . [ م ِ ل َ ] (ع اِ) ج ِ ملت که به معنی دین و مذهب است و اطلاق ملت بر دین حق و باطل هر دو آمده . (غیاث ) (آنندراج ). ملتها و مردمانی که بر یک کیش و بر یک روش باشند. (ناظم الاطباء) : در حقیقت ادیان ملل تأمل می نمود و از فیضان الهام ، اشعه ٔ انوار...
-
بسم اﷲالرحمن الرحیم
لغتنامه دهخدا
بسم اﷲالرحمن الرحیم . [ ب ِ م ِل ْ لا هِرْ رَ ما نِرْ رَ ] (ع جمله با حذف متعلق ، اِ مرکب ). به اسم اﷲ آغاز میکنم . بنام خدا. بنام خداوند بخشاینده ٔ مهربان . بنام خداوندبخشاینده ٔ بخشایشگر. جمله ای است مذهبی که در آغاز کارها برای دور کردن دیوان و شیا...
-
تقسیم
لغتنامه دهخدا
تقسیم . [ ت َ ] (ع مص ) وابخشیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). || بخش کردن . (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (دهار) (غیاث اللغات ).بخش بخش کردن (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).قسمت کردن . بخش کردن قسمت کردن مال را میان شریکان و معین کر...
-
معرفت
لغتنامه دهخدا
معرفت . [ م َ رِ ف َ ] (ع اِمص ) شناختگی و شناسایی . (ناظم الاطباء). شناسایی . شناخت . آشنائی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و آنکه در سایه ٔ رایت علما آرام گیرد تا به آفتاب کشف نزدیک افتد به مجرد معرفت آن چندان شکوه در ضمیر او پیدا آید که اوهام نها...
-
ابوحمو
لغتنامه دهخدا
ابوحمو. [ اَ ح َم ْ مو ] (اِخ ) موسی بن ابی یعقوب یوسف بن عبدالرحمن بن یحیی بن یغمراسن ، از سلسله ٔ بنوزیان تلمسان . مولد او به سال 723 هَ . ق . به اندلس . وی برادرزاده ٔ سلطان ابوسعید و سلطان ابوثابت است . ابوتاشفین اول پدر ابوحمو رابا تمام کسان به ...
-
اسخیلوس
لغتنامه دهخدا
اسخیلوس . [ اِ ] (اِخ ) وی مؤسس حقیقی تراژدی است . مولد او 525 ق . م . پیش از اسخیلوس نمایشگاههای یونان منظره ٔ نمایش های کنونی را نداشت . در فصل زمستان و بهار، یونانیان قدیم به افتخار دیونیسُس (ذینوسس ) (رب النوع شراب ) جشنهای مجلل برپا میکردند. و ...