کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تغطیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تغطیة
لغتنامه دهخدا
تغطیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) بپوشانیدن . (زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). فروپوشانیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فروگرفتن شب کسی را در تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
تقتیت
لغتنامه دهخدا
تقتیت . [ ت َ ] (ع مص ) سخن چینی کردن . || فراهم آوردن دیگ افزار و پختن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || در گل پروردن روغن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
تقطیط
لغتنامه دهخدا
تقطیط. [ ت َ ] (ع مص ) دبه ساختن و تراشیدن آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مغطی
لغتنامه دهخدا
مغطی . [ م ُ غ َطْ طا ] (ع ص ) پوشیده شده و نهفته شده و پنهان . (ناظم الاطباء). فروپوشانیده . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تغطیة شود.