کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعین ثانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعین ثانی
لغتنامه دهخدا
تعین ثانی . [ ت َ ع َی ْ ی ُ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نزد صوفیان عبارت از مرتبه ٔوحدانیت است . (از فرهنگ مصطلحات عرفا) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
واژههای مشابه
-
تعین اول
لغتنامه دهخدا
تعین اول . [ ت َ ع َی ْ ی ُ ن ِ اَوْ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اصطلاح صوفیه و عبارت است ازمرتبه ٔ وحدت . (از کشاف اصطلاحات الفنون ) (از فرهنگ مصطلحات عرفا). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود.
-
جستوجو در متن
-
شأن
لغتنامه دهخدا
شأن . [ ش َءْن ْ ] (ع مص ) قصد کردن . (منتهی الارب ). بطرف مقصود رفتن . شأن شأنه ؛ اذا قصد قصده . (اقرب الموارد). || کردن کاری را که موجب خوبی و رونق حال و کار باشد. یقال شأن شأنه ؛ ای عمل ما یحسنه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || خبر دادن...
-
حبیب
لغتنامه دهخدا
حبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معاصر وی بوده مدح کرده است . جاحظ در کتاب حیوان گوید: ابوتمام از رؤساء رافضه است . حسن بن دا...