کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تطوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تطوس
لغتنامه دهخدا
تطوس . [ ] (اِخ ) پسر اشغانوس ملک روم . وی چهل سال پس از ارتفاع مسیح (ع ) به ایلیاء رفت و کشتار کرد و ویران نمود و اسیران فراوان گرفت . (از ایران باستان ج 3 ص 2551).
-
تطوس
لغتنامه دهخدا
تطوس . [ ت َ طَوْ وُ ] (ع مص ) آراستن زن خود راو زینت کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). خود را چون طاووس آراستن زن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ططوس
لغتنامه دهخدا
ططوس . [ طِ ] (اِخ ) پسر اسفیانوس ملک روم ، تقریباً چهل سال پس از ارتفاع عیسی بن مریم ، بیت المقدس (اورشلیم ) را گرفت ، و سنگی بر سنگی باقی نگذاشت . (ایران باستان ج 3 ص 2547 و 2548). و نیز رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 437 شود. تیتوس امپراتور روم از...