کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضییف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تضییف
لغتنامه دهخدا
تضییف . [ ت َض ْ ] (ع مص ) مهمان فرود آوردن و مهمانی کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). مهمان را فرود آوردن . (زوزنی ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). مهمانی کردن . (دهار). مهمان داشتن کسی را. || به فروشدن نزدیک گشتن آفتاب . || میل دا...
-
واژههای همآوا
-
تزییف
لغتنامه دهخدا
تزییف . [ت َزْ ] (ع مص ) نبهره کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ناسره و ناروان گردانیدن دراهم . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ناسره کردن درم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد) : و چون پدرش از این شیوه عاری بود پسر بدین تل...
-
جستوجو در متن
-
مهمان
لغتنامه دهخدا
مهمان . [ م ِ ] (ص ، اِ) میهمان . کسی که بر دیگری وارد شود واز او با طعام و دیگر وسائل پذیرایی کنند. عافی . مقابل میزبان . کسی که او را به خانه ٔ خود خوانند و اکرام کنند. نزیل . (دهار). ضیف . (ترجمان القرآن ). عوف . (منتهی الارب ). ابن غبرا. بنواغبرا...
-
زحاف
لغتنامه دهخدا
زحاف . [ زِ ] (ع مص ) در لغت مرادف زحف بمعنی رفتن و خزیدن است . (از محیط المحیط). رجوع به معنی بعد شود. || (اصطلاح شعر و عروض ) افتادن حرفی است میان دو حرف ، پس یکی بدیگری نزدیک شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انداختن حرفیست از میان دو...