کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضحیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تضحیة
لغتنامه دهخدا
تضحیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) در وقت چاشت خورانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قربان کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ذبح کردن گوسفند در چاشتگاه روز اضحی سپس از کثرت استعمال به ذبح کردن در روز اضحی گفته ان...
-
واژههای همآوا
-
تضهیه
لغتنامه دهخدا
تضهیه . [ ت َ ] (ع مص ) مشابه گردیدن چیزی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
کشتن ساختن
لغتنامه دهخدا
کشتن ساختن . [ ک ُ ت َ ت َ ] (مص مرکب ) نابود کردن . از بین بردن . اعدام کردن . به قتل آوردن . (یادداشت مؤلف ). || قربانی کردن . تضحیة. (یادداشت مؤلف ). اذباح . (تاج المصادر بیهقی ).
-
خون کردن
لغتنامه دهخدا
خون کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کشتن . قتل کردن . خون ریختن . (از ناظم الاطباء). قتل نفس کردن . آدمی کشتن . (یادداشت مؤلف ) : شحنه بودمست که آن خون کندعربده با پیرزنی چون کند. نظامی .پادشاهان خون کنند از مصلحت لیک رحمتشان فزون است از عنت . مولوی .ن...
-
نحر
لغتنامه دهخدا
نحر. [ ن َ ] (ع اِ) پیش سینه ، و جای گردن بند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بالای سینه ، و گفته اند محل گردن بند. (از اقرب الموارد). برِ سینه . (فرهنگ خطی ). حصه ٔ بالای سینه ٔ جاندار. (فرهنگ نظام ).سینه . (زمخشری ) (دستوراللغة). مذکر آی...
-
خونریز
لغتنامه دهخدا
خونریز. (نف مرکب ) ریزنده ٔ خون . (آنندراج ). سفاک . قتال . آدم کش .(ناظم الاطباء). سفاح . (یادداشت مؤلف ) : شهنشاه خودکام خونریز مرداز آن آگهی گشت رخسار زرد. فردوسی .بریده سرگرد ارجاسب راجهاندار و خونریز لهراسب را. فردوسی .یکی مرد خونریز و بی کار و...