کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تضامن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تضامن
لغتنامه دهخدا
تضامن . [ ت َ م ُ ] (ع مص ) در اصطلاح فارسی امروزین ، ضامن یکدیگر شدن . (یادداشت مرحوم دهخدا). تضامن در «شرکت تضامنی » و امثال آن از کلمات مجعول است . در کتب لغت بجای آن تضمین و تضمن را قید کرده اند. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات سال اول شماره ٔ 2). || (...
-
جستوجو در متن
-
تضامنی
لغتنامه دهخدا
تضامنی . [ ت َ م ُ ](ص نسبی ) منسوب به تضامن . (یادداشت مرحوم دهخدا).- شرکت تضامنی ؛ نوعی شرکت تجاری است که هر یک از شرکاء مسؤول تمام بدهی شرکت در مقابل طلبکاران است و بعبارت دیگرطلبکار حق دارد تمام طلب خود را از هر یک از شرکاء مطالبه نماید. مقابل ...
-
شرکت
لغتنامه دهخدا
شرکت . [ ش ِ ک َ ] (ع مص ) شریک شدن . انباز گشتن . همدست شدن در کاری . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ، اِ) انبازی و شراکت . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). همبازی . انبازی . مشارکت . هنبازی . شریک بودن . اتحاد چند کس برای غرض یا نفعی عام یا خاص ....