کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصلیع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصلیع
لغتنامه دهخدا
تصلیع. [ ت َ ] (ع مص )عذر آوردن . || ظاهر شدن حبه و نبودن خاک بر آن . || هر دو دست را برابر بر زمین گسترده ریخ زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || روشن و تابان شدن آفتاب . (از اقرب الموارد). || پهن و گشاده کردن پوست ر...
-
واژههای همآوا
-
تسلیع
لغتنامه دهخدا
تسلیع. [ ت َ ] (ع مص ) شکافتن . (زوزنی ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || آویزان کردن سَلَع. (اقرب الموارد) (از المنجد). در منتهی الارب و متن اللغة شرحی در معنی تسلیح آمده است که خلاصه ٔ آن چنین است : در جاهلیت به هنگام خشک...