کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصغیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تصغیر
لغتنامه دهخدا
تصغیر. [ ت َ ] (ع مص ) خرد گردانیدن چیز یاکسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کوچک کردن . (آنندراج ). خرد کردن . (دهار). تحقیر. (تاج المصادر بیهقی ) (اقرب الموارد). || در تداول علم صرف جاری کردن اسم را بر فُعَیل و نحوآن . (از منت...
-
واژههای مشابه
-
حرف تصغیر
لغتنامه دهخدا
حرف تصغیر. [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کاف و واو است ، چنانکه در مردک و پسرک . (المعجم ص 172). و در ص 182 آرد: حرف تصغیر و آن واوی است که بجای کاف استعمال کنند، چنانکه شاعر گفته است :چشم خوش تو که آفرین باد بروبا ما نظری نمیکند ای پسرو.ی...
-
واژههای همآوا
-
تصقیر
لغتنامه دهخدا
تصقیر. [ ت َ ] (ع مص ) افروختن آتش را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
غدیر
لغتنامه دهخدا
غدیر.[ غ ُ دَ ] (ع اِمصغر) تصغیر غدر، به معنی بی وفائی است . || تصغیر غَدیر، آب . (معجم البلدان ).
-
عمیر
لغتنامه دهخدا
عمیر.[ ع ُ م َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر عُمْر. رجوع به عُمر شود. || تصغیر عَمرو. رجوع به عَمرو شود.
-
نافچه
لغتنامه دهخدا
نافچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) تصغیر ناف است ، از: ناف + چه (علامت تصغیر). رجوع به ناف شود.
-
شیخک
لغتنامه دهخدا
شیخک . [ ش َ / ش ِ خ َ ] (اِ مصغر) مرکب از شیخ عربی و کاف تصغیر فارسی ، که تصغیر مع التحقیر شیخ است . (از غیاث ).
-
بازاریا
لغتنامه دهخدا
بازاریا. (اِ) تصغیر بازاری است و این دلیل بر این است که الف برای تصغیر هم می آید کذا فی القنیه . (هفت قلزم ). || ای سوداگر، و ای تاجر. || تاجر جزء و خرده فروش . (ناظم الاطباء).
-
غدیة
لغتنامه دهخدا
غدیة. [ غ ُ دَی ْ ی َ ] (ع اِمصغر) تصغیر غداة. (اقرب الموارد).
-
ذویلة
لغتنامه دهخدا
ذویلة. [ ذُ وَ ل َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر ذال .
-
سدیرة
لغتنامه دهخدا
سدیرة. [ س ُ دَ رَ ] (ع اِ مصغر) تصغیر سدرة.
-
اثیل
لغتنامه دهخدا
اثیل . [ اُ ث َ ] (ع اِ مصغر) تصغیر اَثل .