کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تصریف اسم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زلیخا
لغتنامه دهخدا
زلیخا. [ زَ / زُ ل َ ] (اِخ ) صاحبه ٔ یوسف (ع ). (منتهی الارب ). نام عاشقه و منکوحه ٔ مهتر یوسف (ع ). (شرفنامه ٔ منیری ). زن پاتیفار عزیز مصر و صاحبه ٔ یوسف پیغمبر. (ناظم الاطباء). زلیخا به ضم اول و فتح لام تصغیر زلخا که صیغه ٔ صفت مشبه باشد مؤنث از...
-
افعال ناقصه
لغتنامه دهخدا
افعال ناقصه . [ اَ ل ِ ق ِ ص َ / ص ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فعلهای ناتمام . مقابل تام .و در اصطلاح فن نحو: افعالی را گویند که برای دلالت بر تقریر و تثبیت فاعل بر صفتی وضع شده اند. و در اصطلاح فن منطق آنها را کلمات وجودیه نامند. مانند: کان . صار. لی...
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) زهراوی خلف بن عباس القرطبی . وی در تاریخ طب بزرگترین نماینده و معرف جرّاحی عرب است و کتب او از مراجعی است که جرّاحان قرون وسطی به آن استناد می جستند. با شهرت تام وی اطلاعات کمی در باب او بما رسیده و اینکه بعضی او را...
-
صرف
لغتنامه دهخدا
صرف . [ ص َ ] (ع اِ) (علم ...) آن را علم تصریف نیز گویند. در نفائس الفنون آرد: تصریف عبارت از معرفت اصولی است که در آن کمیت ابنیه ٔ کلمات عرب و کیفیت اوزان و تغییرات لاحقه بدان را بدون اعتبار اعراب وبنا معلوم کنند و مقصود از ابنیه صیغ کلمات عربست وکل...
-
عروض
لغتنامه دهخدا
عروض . [ ع َ ] (ع ص ، اِ) شتر ماده ٔ ریاضت نایافته . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || کرانه و گوشه . (منتهی الارب ). ناحیه . (از اقرب الموارد). || راه در کوه . (منتهی الارب ). راه که در دامنه ٔ کوه و در تنگنا باشد. ج ، عُرُض . (اقرب الموارد). || مضم...
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن اسماعیل بن حمّادبن زیدبن درهم مکنی به ابواسحاق ازدی جهضمی . مولای آل جریربن حازم . از مردم بصره . خطیب گوید: مولد وی سال 200 و وفات بسال 282 هَ . ق . بمرگ فجاءة بود. تنوخی گوید: ابوالفرج اصفهانی مرا حدیث کرد که قا...
-
اشتقاق
لغتنامه دهخدا
اشتقاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن کلمه ای از کلمه ای . (غیاث ) (منتخب اللغات ) (منتهی الارب ). ستدن کلامی از کلامی . (تفلیسی ). سخنی از سخنی شکافتن . (زوزنی ). برآوردن سخنی از سخنی . شکافتن سخنی از سخنی . (تاج المصادر). ستدن کلام از کلام . کلمه ای را...
-
ایرانی
لغتنامه دهخدا
ایرانی .(ص نسبی ، اِ) هر چیز که وابسته به ایران باشد. اهل ایران . تابع ایران . (فرهنگ فارسی معین ) : از ایرانیان بد تهم کینه خواه دلیر و ستنبه بهر کینه گاه . فردوسی .هنر نزد ایرانیان است و بس ندارند شیر ژیان را به کس . فردوسی .همه نامداران ایرانیان ب...