کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشویش کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشویش کردن
لغتنامه دهخدا
تشویش کردن . [ ت َش ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مضطرب شدن و بهم برآمدن و بی آرام شدن و آزرده شدن . (ناظم الاطباء) : اگر عیاذباﷲ شغبی و تشویشی کنید پیداست که عدد شما چند است این شش هزار سوار و حاشیت یک ساعت دمار از شما برآرند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 359). ||...
-
واژههای مشابه
-
تشویش داشتن
لغتنامه دهخدا
تشویش داشتن . [ ت َش ْ ت َ ] (مص مرکب ) شوریده خاطر بودن و مضطرب بودن و بی قرار بودن و آزرده بودن . (ناظم الاطباء) : گفت ای یار عزیز آنگه که تو دیدی غم نانی داشتم و امروز تشویش جهانی . (گلستان ).
-
جستوجو در متن
-
شادکامه کردن
لغتنامه دهخدا
شادکامه کردن . [ م َ / م ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خندیدن به مصیبت و تشویش دیگران . (شعوری ). خشنود شدن از رنج و آزار دیگری . (ناظم الاطباء): اشمات ؛ شادکامه کردن دشمن . (مصادر زوزنی ).
-
شوریده گردانیدن
لغتنامه دهخدا
شوریده گردانیدن . [ دَ / دِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) شوریده کردن . تشویش . (تاج المصادر بیهقی ).
-
مماکسة
لغتنامه دهخدا
مماکسة. [ م ُ ک َ س َ ] (ع مص ) با کسی بچیزی بخیلی کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || تشویش کردن در بیع و کم کردن در ثمن .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). با کسی در چیزی مِکاس کردن . (تاج المصادر بیهقی ). با کسی مکاس کردن . مکاس . (مصادر ز...
-
مخالجة
لغتنامه دهخدا
مخالجة. [ م ُ ل َ ج َ ] (ع مص ) از یکدیگر درکشیدن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || تشویش و اضطراب پدید آمدن در دل از کاری . خالج قلبی امر مخالجة و خلاجاً؛ در دل من تشویش و اضطرابی از آن کار پدید آمد. (ناظم الاطباء). || منازعه کردن فکر با دل . (منت...
-
شوریده کردن
لغتنامه دهخدا
شوریده کردن .[ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) منقلب کردن . به طغیان برانگیختن . به شورش داشتن . شوراندن : پسرعم خویش را بنزدیک تو فرستاد تا آن ملک را شوریده کند.(قصص الانبیاء ص 226). تشویش ؛ شوریده کردن . (دهار). لبس ؛ شوریده کردن . (تاج المصادر بیهقی )...
-
تکدیر
لغتنامه دهخدا
تکدیر. [ ت َ ] (ع مص ) تیره کردن : کدره تکدیراً. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تیره گردانیدن چیزی را. (از اقرب الموارد). یقال : کدر عیشه . نقیض صفا. (منتهی الارب ). || اندوهگین کردن کسی را. || ریختن آب را. (از اقرب الموارد). || در تداو...
-
چانه زدن
لغتنامه دهخدا
چانه زدن . [ ن َ / ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) مُکاس . مُماکَسَة. تشویش کردن در بیع. سخن بیجا و زیاد گفتن در خریدو فروش . (ناظم الاطباء). اصرار مشتری در کم کردن بهای جنس . تقاضای خریدار کم کردن بهای متاعی را از فروشنده به اصرار. پرگوئی فروشنده با خریدار د...
-
گمان داشتن
لغتنامه دهخدا
گمان داشتن . [ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) سؤظن داشتن . || فکر کردن . خیال کردن : به آستین ملالی که بر من افشانی گمان مدار که از دامنت بدارم دست . سعدی . || تشویش داشتن . نگران بودن : ور ز کژدم به دل گمان داری کفش و نعل از برای آن داری .سنایی . || امید و ا...
-
گنبد کردن
لغتنامه دهخدا
گنبد کردن . [ گُم ْ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوعی از جست حیوانات که به هر چهار پا جهند، مانند: جست آهو. (آنندراج ). گنبد. گنبده . گنبدی . گنبد زدن : و چون [ بازشکاری ] برخیزدو گنبد کند... تشویش سپاه باشد. (نوروزنامه ص 56).شیر نر گنبد همی کرد از لغز در...
-
ثغثغة
لغتنامه دهخدا
ثغثغة. [ ث َ ث َ غ َ ] (ع مص ) ثغثغه در کلام ؛ سخن از میان دندانها گفتن . || در سخن تخلیط کردن . سخن نامنتظم گفتن . تشویش و اضطراب در سخن . || دندان جنبانیدن سخن گوی در دهان و در لرزه آمدن چنانکه سخن او فهمیده نشود. || گزیدن کودک پیش از دندان برآوردن...
-
حشر
لغتنامه دهخدا
حشر. [ ح َ ] (ع مص ) برانگیختن . بعث . ابعاث . اقامة. || گرد کردن . (مهذب الاسماء) (تاج المصادر بیهقی ). جمع آوردن . گرد کردن ، چنانکه مردم را و از این معنی است یوم الحشر که روز قیامت است . (منتهی الارب ): و حشر و قیامت خواهد بود و سؤال و جواب و ثوا...