کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشریک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشریک
لغتنامه دهخدا
تشریک . [ ت َ ] (ع مص ) شراک درنعلین کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نعلین را شراک کردن . (زوزنی ). شراک ساختن برای نعلین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شراک بستن نعلین را. (آنندراج ). بند انداختن کفش را. (از اقرب الموارد). || فروختن بعض خریده را به ق...
-
جستوجو در متن
-
گالینی
لغتنامه دهخدا
گالینی . [ ی ِ] (اِخ ) ژزف سیمون . ژنرال و مرد اداری فرانسه متولد در سَن بِئا و متوفی در ورسای . (1849 - 1916 م .). در سودان و سِنِگال تونکن لیاقت بخرج داده و شهرت یافت . و ماداگاسکار را در زمان ژنرالی خود منظم ساخته و بدان سر و سامانی بخشید.در سال 1...
-
مواسات
لغتنامه دهخدا
مواسات . [ م ُ ] (ع اِمص )مواسا. مواساة. غمخواری و یاریگری و مددکاری به مال . (ناظم الاطباء). معاونت یاران و دوستان و مستحقان است در معیشت و تشریک ایشان در قوت و مال . (نفائس الفنون ). غمخواری کردن کسی را به مال خود. برابر گردانیدن او را با خویش . و ...
-
شرکت
لغتنامه دهخدا
شرکت . [ ش ِ ک َ ] (ع مص ) شریک شدن . انباز گشتن . همدست شدن در کاری . (فرهنگ فارسی معین ). || (اِمص ، اِ) انبازی و شراکت . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). همبازی . انبازی . مشارکت . هنبازی . شریک بودن . اتحاد چند کس برای غرض یا نفعی عام یا خاص ....