کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشت زر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشت زر
لغتنامه دهخدا
تشت زر. [ ت َ ت ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب جهانتاب . (برهان ) (آنندراج ). تشت زرین . آفتاب . (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) : مگر روز قیفال او راند خواهدکه تشت زر ازشرق رخشان نماید. سراج الدین سکزی (از انجمن آرا).|| تشتی از طلا. و ...
-
واژههای مشابه
-
کبود تشت
لغتنامه دهخدا
کبود تشت . [ ک َ ت َ ] (اِ مرکب ) تشت کبود. تشت نیلی . || کنایه از فلک و چرخ و آسمان است . کبودطست . کبود طشت . رجوع به کبود طست و کبود طشت شود.
-
نگون تشت
لغتنامه دهخدا
نگون تشت . [ ن ِ ت َ ] (اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (از رشیدی ). رجوع به نگون طشت شود.
-
زره تشت
لغتنامه دهخدا
زره تشت . [ زَ رَ ت ُ ] (اِخ ) زردشت را گویند که پیشوای آتش پرستان باشد. (برهان ). یکی از نامهای زردشت . (از ناظم الاطباء). نام زراتشت است . (جهانگیری ). بضرورت در شعر با «راء» مشدد آید : یکی تازه کن قصه ٔ زره تشت بنظم دری و بخط درشت . زراتشت بهرام (...
-
تشت بلند
لغتنامه دهخدا
تشت بلند. [ ت َ ت ِ ب ُ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || کنایه از آفتاب هم هست .(برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء).
-
تشت زدن
لغتنامه دهخدا
تشت زدن . [ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گرفتن آفتاب و ماه بود. (انجمن آرا). کوفتن مس و جز آن به هنگام گرفتن ماه و آفتاب و این رسم ولایت است و درهندوستان هنگام آبله برآوردن کودک اگر رعد و برق درخروش آید، همین عمل میکنند. (آنندراج ) : روی تو چو ماه...
-
تشت سرنگون
لغتنامه دهخدا
تشت سرنگون . [ ت َ ت ِ س َ ن ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) کنایه از افلاک و آسمان بود. (انجمن آرا).
-
تشت سیمین
لغتنامه دهخدا
تشت سیمین . [ ت َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه است . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ). ماه . (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء).
-
تشت نگون
لغتنامه دهخدا
تشت نگون . [ ت َ ت ِ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تشت سرنگون . طشت نگون . رجوع به این دو کلمه شود.
-
تشت خان
لغتنامه دهخدا
تشت خان . [ ت َ ] (اِ مرکب ) بمعنی خانی که بر آن طعام و نان نهند. (انجمن آرا) (منتهی الارب ).
-
تشت و خایه
لغتنامه دهخدا
تشت و خایه . [ ت َ ت ُ ی ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) آن نوعی بازی است که خایه ٔ مرغ راخالی کرده به شبنم پر کنند و راهش ببندند و در هوای گرم در تشت نهند و اگر گرم نباشد در زیر تشت آتش کنند و شبنم مستحیل بهوا شود، بالطبع میل به بالا کند وچندان رود که ا...
-
واژههای همآوا
-
طشت زر
لغتنامه دهخدا
طشت زر. [ طَ ت ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) معروف است که طشت طلا و لگن طلا باشد. (برهان ) (آنندراج ). || کنایه از آفتاب عالمتاب هم هست . (برهان ) (رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). || جام طلا را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ).