کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسلل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسلل
لغتنامه دهخدا
تسلل . [ ت َ س َل ْ ل ُ ] (ع مص ) از میان گروهی بدرآمدن . (تاج المصادر بیهقی ). بیرون آمدن از میان گروهی . (زوزنی ). پنهان بیرون آمدن از میان چیزی یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به آهستگی و استخفاء از میان ازدحام یا تنگنا بیرو...
-
واژههای همآوا
-
تثلل
لغتنامه دهخدا
تثلل . [ ت َ ث َل ْ ل ُ ] (ع مص ) ویران گردیدن خانه . (قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
پیوستگی
لغتنامه دهخدا
پیوستگی . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پیوسته . شحشح . مقابل گشادگی . مقابل جدائی و بین . مقابل گسستگی و انفصال : و کیفیت هر اندامی و گردانی و سبکی و گشادگی و پیوستگی و نرمی و سختی هر یک از گونه ٔ دیگر است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی )....