کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسعین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تسعین
لغتنامه دهخدا
تسعین . [ ت ِ ] (ع عدد، ص ، اِ) نود. (ناظم الاطباء). تسعون . || مجازاً اِست . در تداول هجاگویان دُبُر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : ز تسعین خرخمخانه سازم خمره ٔ مرهم بریزم اندر او سیماب و زرچوبه برون آرم . سوزنی .از در تسعین به جایگاه حجامت . سوزنی .چ...
-
جستوجو در متن
-
جعبه ٔ تیر
لغتنامه دهخدا
جعبه ٔ تیر. [ ج َ ب َ / ب ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ام تبین . ام تسعین . ام السهام . بنت جوب . (مرصع).
-
هادی
لغتنامه دهخدا
هادی . (اِخ ) کیایی علوی در گیلان دعوی امامت کرد و در بیست و سیم رجب سنه ٔ تسعین و اربعمائه ٔ به دست ابراهیم بن محمد مقتول شد. (تاریخ حبیب السیر چ تهران ص 169).
-
مظفرالدین
لغتنامه دهخدا
مظفرالدین . [ م ُ ظَف ْ ف َ رُدْ دی ] (اِخ ) حجاج بن قطب الدین که به حکم یرلیغ غزان در سنه ٔ خمس و تسعین و ستمائه به سلطنت کرمان نامزد شد. (تاریخ گزیده ص 533).
-
عشرین
لغتنامه دهخدا
عشرین . [ ع ِ ] (ع عدد، ص ، اِ) بیست . از اعداد عقود اصلی و ترتیبی ، در حالت نصب و جر، که در زبان فارسی رعایت این حالت نشود. رجوع به عشرون شود : سقراط اگر به رجعت بازآیدعشری گمان بریش ز عشرینم . ناصرخسرو.بر در تسعین کنند جنگ شبانروزدرگه عشرین ز جنگ ه...
-
نود
لغتنامه دهخدا
نود. [ ن َ وَ ] (عدد، ص ، اِ) عددی است ، آن را به عربی تسعین گویند. (آنندراج ) (برهان قاطع). نُه مرتبه ده . (ناظم الاطباء). عددی است معادل هشتاد به علاوه ٔ ده . (فرهنگ فارسی معین ).تسعین . تسعون . نماینده ٔ آن در ارقام هندیه «90» و در حساب جُمَّل «ص ...
-
صباح
لغتنامه دهخدا
صباح . [ ] (اِخ ) ابن مثنی . وی از کتاب عمربن عبدالعزیز اموی است . جهشیاری از عبداﷲبن صالح کاتب آرد که نامه ای از عمربن عبدالعزیز به عیاض بن عبداﷲ دیدم که پایان آن چنین بود: [ و کتب الصباح بن المثنی یوم الخمیس لاربع خلون من ذی الحجة سنة تسع و تسعین ]...
-
جبة
لغتنامه دهخدا
جبة.[ ج ُب ْ ب َ ] (اِخ ) جهشیاری گوید: جبه در شعر زیر:واﷲ لو طفّلت یا ابن استهاتسعین عاماً لم تکن من أسدفارحل الی الجبة عن عصرناو اطلب ْ اباً فی غیر هذاالبلد.مراد جبه و بداة طسوجین از اعمال کوفه است . (از معجم البلدان ).
-
اضیق
لغتنامه دهخدا
اضیق . [ اَض ْ ی َ ] (ع ن تف ) تنگ تر. دشوارتر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ).- امثال : اضیق من النخروب . اضیق من تسعین . اضیق من خُرت الابرة . اضیق من زج ّ . اضیق من سم الخیاط . اضیق من ظل ّالرمح . (فرائدالادب المنجد).اضیق من مبعج الض...
-
یزدجردیة
لغتنامه دهخدا
یزدجردیة. [ ی َ ج ِ دی ی َ ] (ص نسبی ) یزدگردی . تاریخ منسوب به یزدجرد : در سنه ٔ اثنتین و ثلاثین یزدجردیة. (تاریخ قم ص 243). سنه ٔ اثنتین و مائه هجریه موافقه با سنه ٔ تسعین یزدجردیه ... (تاریخ قم ص 244). چون سنه ٔ تسع و تسعون هجریه موافقه با سنه ٔ س...
-
تاتار
لغتنامه دهخدا
تاتار. (اِخ ) یکی از امرای ترک :... شنبه ٔ بیست و سیم جمادی الاولی سنه ٔ خمس و تسعین و ستمائه ارسلان اغول را گرفته بیاوردند و هلاک کردند... پادشاه اسلام روزپنجشنبه هفتم جمادی الاخر بعزم زیارت پیرابراهیم زاهد بر نشست ... ودر آن سال میان توقتا پادشاه ا...
-
ده نه
لغتنامه دهخدا
ده نه . [ دَه ْ ن ُه ْ ] (اِ مرکب ) زیور و زینت و آرایش هر هفت . (ناظم الاطباء) (از برهان ).ده پانزده . کنایه است از زیب وزینت . (آنندراج ). زیور و آرایش . (شرفنامه ٔ منیری ) (از غیاث ) : موکب شاه اختران رفت به کاخ مشتری شش مهه داده ده نهش چرخ دوازده...
-
ساسویه
لغتنامه دهخدا
ساسویه .[ ی َ ] (اِخ ) ابن شابورالملک . سبزوار را بنا کرده است و شاپور آن بود که نیشابور بناکرد. و سبزوار در اصل ساسویه آباد بود. و گفته اند پسر این ساسویه یزدخسرو بود که خسروشیرجوین و خسروآباد بیهق و خسروجرد بناکرده است . و در نیشابور حاکم نیشابور د...
-
باغ عادلیه
لغتنامه دهخدا
باغ عادلیه . [ غ ِ دِ لی ی َ ] (اِخ ) باغی بوده است به تبریز بعهد سلاطین مغول : پادشاه اسلام غره ٔ ذی الحجه در تبریز آمد... و روز شنبه شانزدهم ذی الحجه سنة ست و تسعین و ستمائه در میان باغ عادلیه به موضع شم بنیاد قبه ٔ عالی نهاد. (از تاریخ مبارک غازان...