کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تسا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
طث ء
لغتنامه دهخدا
طث ء. [ طَث ْءْ ] (ع مص ) بازی کردن به قُله که غوک چوب باشد. || پلیدی افکندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طسا
لغتنامه دهخدا
طسا. [ طَ ] (ع مص ) طساء. رجوع به طساء شود.
-
طسع
لغتنامه دهخدا
طسع. [ طَ ] (ع مص ) آرامش کردن با زن . || رفتن درشهرها. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به طزع شود.
-
طسع
لغتنامه دهخدا
طسع. [ طَ س َ ] (ع مص ) شوخ چشم شدن . || بی غیرت گردیدن بر زنان . || آزمند شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
طسع
لغتنامه دهخدا
طسع. [ طَ س ِ ] (ع ص ) مرد شوخ چشم . || بی غیرت . || حریص بی خیر. طسیع مثله فی الکل . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
تسع
لغتنامه دهخدا
تسع. [ ت َ ] (ع مص ) نه بکردن . (تاج المصادر بیهقی ). نه گردانیدن ایشان را به اینکه خود نهم ایشان گردد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با خود، آنها را نه گردانیدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || نهم شدن . (زوزنی ) (آنندراج ). نهم ایشان شدن . (منت...
-
تسع
لغتنامه دهخدا
تسع. [ ت ِ ] (ع عدد، ص ، اِ) تسع نسوة؛ نه زن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). این کلمه همیشه در مؤنث استعمال میشود. (ناظم الاطباء).تسعة برای معدود مذکر و تسع برای معدود مؤنث است چنانکه گویند تسعة اقلام و تسع صحائف و همچنین است در مرکب چنانکه گویند ...
-
تسع
لغتنامه دهخدا
تسع. [ ت ُ ] (ع اِ) نه یک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، اَتساع . (متن اللغة) (اقرب الموارد) (المنجد).
-
تسع
لغتنامه دهخدا
تسع. [ ت ُ س َ ] (ع اِ) سه شب از ماه ، شب هفتم و هشتم و نهم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از متن اللغة).