کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تزجیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تزجیة
لغتنامه دهخدا
تزجیة. [ ت َ ج ِ ی َ ] (ع مص ) روزگار گذاشتن . (تاج المصادر بیهقی ). به نرمی راندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کیف تزجی الایام ؛ ای کیف تدفعها. (اقرب الموارد) : اگر رغبتی هست تا ساعتی بمناولت آن تزجیة روزگار کنیم . (مرزبان نامه ص 84)....
-
جستوجو در متن
-
مناولت
لغتنامه دهخدا
مناولت . [ م ُ وَ / وِ ل َ ] (از ع ، اِمص ) مناوله . مناولة. چیزی به کسی دادن . به یکدیگر تعارف کردن : یک شیشه ٔ صرف باقی است اگر رغبتی هست تا ساعتی به مناولت آن تزجیه ٔ روزگار کنیم . (مرزبان نامه چ قزوینی ص 84). رجوع به مناولة شود.
-
لعل
لغتنامه دهخدا
لعل . [ ل َ ع َل ْ ل َ / ل َ ع َل ل ] (ع ق ، اِ) مگر. (منتهی الارب ). شاید. تواند بود. باشد که . یحتمل .یمکن . بودکه . بوکه . امید. (منتخب اللغات ). ارجو. امید چیزی که وصول آن ممکن باشد. (آنندراج ) : لاتدری لعل اﷲ یحدث بعد ذلک اءَمراً. (قرآن 1/65).ار...
-
وصاف الحضرة
لغتنامه دهخدا
وصاف الحضرة. [ وَص ْ صا فُل ْ ح َ رَ ] (اِخ ) عبداﷲبن عزالدین فضل اﷲ شیرازی ، ملقب به شهاب الدین و معروف به وصاف الحضرة. مؤلف کتاب تاریخ تجزیة الامصار و تزجیة الاعصار است که به تاریخ وصاف شهرت دارد. وی در حدود سال 663 هَ .ق . در شیراز به دنیا آمد و ...
-
معاذیر
لغتنامه دهخدا
معاذیر. [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِعذار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ معذار به معنی حجت و برهان . (آنندراج ). عذرها. (ترجمان القرآن ). پوزشها و بهانه ها. (ناظم الاطباء) : ولوالقی معاذیره . (قرآن 15/75). آنگاه دو فضیلت فراهم آید اول اعت...
-
عسی
لغتنامه دهخدا
عسی . [ ع َ سا ] (ع فعل ) فعل مقاربه بمعنی باشد که . (منتهی الارب ). قریب است و نزدیک است که چنین شود، و بمعنی یقین و شاید هم آمده است . (غیاث اللغات ). شاید بود. (ترجمان القرآن علامه ٔ جرجانی ). شاید بود که آن مرد، و مگر. و این فعلی است از افعال ناق...